با یاد و نام خدا
اولیای عزیز سلام
برادران و خواهران خوبم، خوشحالم که توفیق داشتم یک سال تحصیلی با شما ارتباط داشته باشم و حال که به پایان سال و پایان این ارتباط رسیده ام بسیار ناراحت هستم. شاید باور نکنید اما من به یک دلیل همیشه از شروع آشنایی گریزان بوده و هستم و آن هم این است که در نهایت روزی هم باید خداحافظی کرد. ولی چاره ای نیست، این جریان زندگی است و به قول کلیم کاشانی که می گوید :
افــسانـه ی حـیـات دو روزی نـبـود بـیـش من آن هم ای کلیم با تو بـگـویـم چسان گذشت
یک روز صرف بستن دل شد به این و آن روز دگــر بـه دل کـنـدن از این و آن گــذشت
حال که به پایان سال تحصیلی رسیده ایم یکبار دیگر بگویم اگر توانسته باشم کاری کرده باشم که فرزندانتان در زمینه ی تحصیل حتی گامی کوچک به پیش رفته باشند، بسیار خوشحال خواهم بود.
باز هم می گویم دانش آموزان من شاید پرجنب و جوش، شلوغ، پرسروصدا، شیطان، بازیگوش، پرحرف و ...... ، بودند ولی هانگونه که بارها گفتم، به شما تبریک می گویم که فرزندان با ادبی دارید و من از این جهت بسیار خوشحالم. برای شما و فرزندانتان در زندگی سلامتی، شادکامی و موفقیت آرزومندم.
در انتها تنها درخواستم از شما این است که پس ازاینکه فرزندانتان کمی استراحت کردند، حتما با یک برنامه ریزی منظم کاری کنید که آنها ضمن استفاده از تعطیلات تابستان، حداقل دروس ریاضی و ادبیات پایه ی پنجم را یکبار دیگر مرور کنند تا با آمادگی بیشتر وارد پایه ی ششم شوند. شاید به نظر برسد که پویا، محمدحسن، بنیامین، پرهام و ..... ، نیازی به مرور درسهای پایه ی پنجم ندارند ولی مطمئن باشید از مرور دوباره ی آنها ضرری نخواهند کرد.
باز هم از صمیم قلب برای شما و فرزنذانتان در هرجای ایران که هستید، در تمام مراحل زندگی آرزوی موفقیت دارم. برادر شما